جانانم ...

با تو من، خوش بودم، دنیا رو داشتم

با تو من

کوهو از

جا بر میداشتم

با تو من

تو دنیا

غمی نداشتم
با تو من، آه! با -- تو -- من!

جانانم!

تو رو من دوست می دارم، جانانم!

برای توست، این جانم، جانانم!

بیا ای درد و درمانم، جانانم!

جانانم، آه! جانانم ...

***

تو و من، کاش می شد، با هم بمونیم

تو و من، کاش بازم، می شد بخونیم

تو و من، قصه ی، عشقو می دونیم

تو و من، آه! تو و من ...

***

جانانم!

تو رو من دوست می دارم، جانانم!

برای توست، این جانم، جانانم!

بیا ای درد و درمانم، جانانم!

جانانم، آه! جانانم ...

رویای بهشت

شب، تو، من؛ رویای بهشتو

لبهات شد نقشه ای از خنده ای

چشمونت دنیامو گرفتو

روح از تن خسته من برده ای

***

زندگی آی زندگی، می دوم بی خستگی، با همه دلبستگی، به عشق خنده تو

وقتی تو میخندی، دنیاست که می خنده ! این زندگی با خنده هات، کلش یه لبخنده!

***

عشق تو مهمون دل من

بردی دل عشق من با سادگی

یاد تو، درمون دل من

فکر تو قصه ی این زندگی

***

زندگی آی زندگی، می دوم بی خستگی ، با همه دلبستگی، به عشق خنده تو

وقتی تو میخندی، دنیاست که می خنده! این زندگی با خنده هات، کلش یه لبخنده!

***

می خوام اونجا باشم، هر جا با تو

رو زمین یا تو ابرا، تو نگات یا تو صدات

گوشم بدهکار هیچ حرفی نیست

بجز اونجا که تو میگی، من، دوست دارم

***

با تو من، خوش بودم ، دنیا رو داشتم

با تو من، کوهو از، جا بر میداشتم

با تو من، تو دنیا، غمی نداشتم

با تو من آه! با تو من ...

روایت یک عشق

چرا اینجا دیگه نیستی، حالا تو؟

خیلی تنهام، دلم میخواد صداتو

خدا، خدای این درده

چرا منو عاشق کرده؟

شاید عشقه که نامرده!

***

اون دلیل زنده بودن، شده بودو

تو دلم عشق خدا هم، شده بودو

حالا که اون سفر کرده

واسه من غم و سردرده

مگه میشه که برگرده؟!

***

این یه قصه، از عشق ماست، که رو دستش نیومده

هرچی خوبی تو دنیاست، از همین قصه اومده

اونی که دل منو برده

برام زندگی آورده

چی بگم از کار دنیا

که خود عشق، جونمو برده

***

چرا اینجا دیگه نیستی، حالا تو؟

خیلی تنهام، دلم میخواد صداتو

خدا، خدای این درده

چرا منو عاشق کرده؟

شاید عشقه که نامرده!

***

این یه قصه، از عشق ماست، که رو دستش نیومده

هرچی خوبی تو دنیاست، از همین قصه اومده

اونی که دل منو برده

برام زندگی آورده

چی بگم از کار دنیا

که خود عشق، جونمو برده

***

چرا اینجا دیگه نیستی، حالا تو؟

خیلی تنهام، دلم میخواد صداتو

خدا، خدای این درده

چرا منو عاشق کرده؟

شاید عشقه که نامرده!

در آن خزان ...

در آن خزان، افتان و خیزان

تنها در باران

چون برگی، رقصان

***

دیدم آن دم را

آن دمِ غم را

اشک و ماتم را

مستان و نالان

***

روزی که رفتی، روز بی پایان

روز سرما بود، آمد زمستان

حالا بیش از پیش، دلتنگت هستم، جان دلم

پژمرده برگی،

کو می دهد جان

***

حواست نیست

تو حواست نیست

***

دلت هم دیگه اون دل صادق سابق نیست

اون قلب صمیمی خسته ت، دیگه عاشق نیست

***

حواست که نیست

دیگه دستای گرمت، مثل قدیما، پناهم نیست

دیگه لبخندات درمون ، حال تباهم نیست

***

تو نوشتی برام،

ما تو نقطه ی آخر قصه ی عشقیم، برو نمون

من مرگو به چشمم دیدم و مردم، بسه تموم

من مرگو به چشمم دیدم و مردم، بسه تموم

***

می دیدم تو چشات،

یه عالم حرفای نگفته ی "رفتن و رفتن" بود

بغضی که هر دفعه خوردم و هیچی نگفتم بود

بغضی که هر دفعه خوردم و هیچی نگفتم بود

***

خدا به همرات

***

خدا به همرات

قلبم دیگه نابوده، از این بودنای نگرون

رفتم من از این قصه، تو بمون، تو و اون دیگرون

***

مدیون منی، اونقدر منو آزردی، و آوردی بهونه برام

که مرور خاطره هاشم بخدا، سخته برام

***

تو نوشتی برام،

ما تو نقطه ی آخر قصه ی عشقیم، برو نمون

من مرگو به چشمم دیدم و مردم، بسه تموم

من مرگو به چشمم دیدم و مردم، بسه تموم

***

می دیدم تو چشات،

یه عالم حرفای نگفته ی "رفتن و رفتن" بود

بغضی که هر دفعه خوردم و هیچی نگفتم بود

بغضی که هر دفعه خوردم و هیچی نگفتم بود

***

خدا به همرات

تو که میخوندی

هی

اگه می گم بت بیا یکی بشیم

اگه می خونّم از عاشقیم

من عاشق توام

آره، بد عاشق توام

***

اون ترانه ها که می خوندی

مث نور تو تاریکی می موندی

تو که می خوندی

آخ تو که می خوندی!

***

تو با اینهمه حسی که میدی

تو رو خدا یهویی لفت ندی

آخه من داغون میشم

ایندفعه بدجوری داغون میشم

***

امروزو انگار واسه ما ساختن

که یاد بدی بهم راه نباختن

تو که می خوندی

آخ تو که می خوندی

چرا اونهمه مدتی که می خوندی، من نفهمیدم

من این عشقو تو نگاه قشنگ تو، چرا ندیدم

بابا ندیدم، من نفهمیدم

بااز، نرسیدم

***

تو که می خوندی

***

بیا بخون دوباره زندگی رو زیر بارونا

بیا دستمو بگیر و بریم ما، تو خیابونا

بابا ندیدم، من نفهمیدم

باااز، نرسیدم

***

تو که می خوندی

***

حالا که قلبم تند می زنه

نمی دونم این چطو ممکنه

دیوونه ی توام

چه عجیب دیوونه ی توام

با ترانه ها، که تو خوندی

منو تو راه عاشقی نشوندی

تو که می خوندی

آخ تو که می خوندی

***

چرا اونهمه مدتی که می خوندی، من نفهمیدم

من این عشقو تو نگاه قشنگ تو، چرا ندیدم

بابا ندیدم، من نفهمیدم

بااز، نرسیدم

تو که می خوندی

***

بیا بخون دوباره زندگی رو زیر بارونا

بیا دستمو بگیر و بریم ما، تو خیابونا

بابا ندیدم، من نفهمیدم

باااز، نرسیدم

***

تو که می خوندی

***

او لالا

هی لالالا

چرا اونهمه مدتی که می خوندی، من نفهمیدم

من این عشقو تو نگاه قشنگ تو، چرا ندیدم

بابا ندیدم، من نفهمیدم

بااز، نرسیدم

تو که می خوندی

بیا بخون دوباره زندگی رو زیر بارونا

بیا دستمو بگیر و بریم ما، تو خیابونا

بابا ندیدم، من نفهمیدم

باااز، نرسیدم

***

تو که می خوندی

***

چرا اونهمه مدتی که می خوندی، من نفهمیدم

من این عشقو تو نگاه قشنگ تو، چرا ندیدم

بابا ندیدم، من نفهمیدم

بااز، نرسیدم

***

تو که می خوندی

***

بیا بخون دوباره زندگی رو زیر بارونا

بیا دستمو بگیر و بریم ما، تو خیابونا

بابا ندیدم، من نفهمیدم

باااز، نرسیدم

اعتراف

تو دام چشم تو، میلیونها، ساله من

یه صید عاشقم، شوق تو بال من

بی تو زندگی مرگه، حتی تو خیال من

چقدره وسعت عشق، این شده سوال من

***

می دونم خوب می دونی، چه کرده خنده تو

با دل کوچیک من، نلرزه اون دل تو

یه چیزی موند اینجا، که باید بگم به تو

بهترین عشق دنیا، تویی و تو و تو

***

دلم چی شد با تو؟

کی بود در زد؟

دلم پر زد

***

خمار چشم تو بود

یا طرح لبخندت؟

خیال لمس تنت

دلی که دلبنده

که بسته پای دلم

به بند پیوندت

بگیر دست منو

ببر به آینده

***

بیا بمون حالا

تو اوج، اون بالا

شبا با ماه اینجا

بتاب بی فردا

بتاب و روشن کن

تمام این دنیا

بزن کنار ابرو

بتاب تو ای زیبا

***

دلم چی شد یهو؟

کی بود در زد؟

دلم پر زد!

***

خمار چشم تو بود

یا طرح لبخندت؟

خیال لمس تنت

دلی که دلبنده

که بسته پای دلم

به بند پیوندت

بگیر دست منو

ببر به آینده

***

بیا بمون حالا

تو اوج، اون بالا

شبا با ماه اینجا

بتاب بی فردا

بتاب و روشن کن

تمام این دنیا

بزن کنار ابرو

بتاب تو ای زیبا

***

دلم چی شد با تو؟

***

کی بود در زد؟

دلم پر زد!

***

خمار چشم تو بود

یا طرح لبخندت؟

خیال لمس تنت

دلی که دلبنده

که بسته پای دلم

به بند پیوندت

بگیر دست منو

ببر به آینده

چرخ فلک

اونو نگاه کن، حالا نوبت گریه هاشه

داره می گرده، چرخ فلک یواش یواشه

اونی که حالا، شده غرق بلا، دزد دل بوده، این رد پاشه

دزد دل من، یه روزی واسه من، دنیام بود حالا میخوام نباشه

***

اشک یه عاشق، نشونه ی دوست داشتناشه

اخم یه عاشق، بهونه ی شب گریه هاشه

اما می دونم، واسه اون گریه هام، مثل باقی سرگرمی هاشه

اگه می خونم، از اون و از غمام، واسه اون همه خاطره هاشه

***

روزای ابری، میخوام بره آفتاب بپاشه

گریه تموم شه، شادی بیاد غصه نباشه

منی که یه روز، پر بودم از غما، میخوام غم بره پیداش نباشه

آهنگای تلخ، نباشه تا بجاش، شور و شادی و سرصدا باشه

فتح بهشت

ما ساکن آسمان بُدیم

آزاد و در لامکان

دیوانه ی عشق او شدیم

سرگشتگان در زمان

***

شد باده ی عشق روی او

دروازه ای بر زمین

ما راندگان از بهشت او

آوارگان در جهان

***

در، جانی بی جان

نوری تابان

ماهی، رخشان

شد، نمایان

آمد شوری

بعد از دوری

دل بیکران

شد

***

چون آمد آن نور جاودان

جان شد بهشت برین

از بندِ من، تا رها شدیم

ما تن به تن کهکشان

باز، ما بیخودان

چون فاتحان

نرم و رقصان

مست و حیران

آمد شوری

بعد از دوری

دل بیکران

شد

***

چون آمد آن نور جاودان

جان شد بهشت برین

از بندِ من، تا رها شدیم

ما تن به تن کهکشان

بی قرار

من بیقرارم، طاقت ندارم، در عشقت هرچه ببازم باز، پای قمارم

بگذر ز دنیا، بنگر به حالم، من تنها، آن دل و غم ها، چون، شب بیدارم

♪♪♪

چو بگفتم از تو و عشقم/ من ابرم، تو نوبهار

چو گرفتی دست دلم را / من صحرا، تو تک سوار

چشمانت شب و ستاره/ می آیم به یک اشاره

به سویت ای زیبا ای یار

♪♪♪

شد آن شب، شب بهشت/ تقدیر از تو می نوشت

چشمانم /ای جانم/بر رویت گشوده شد، من دوباره می خوانم

بارانم با گل یاس/سرتاپا یک احساس/عشق است و بهشت قصه ی ماست

♪♪♪

چو نشستی تو در کنارم

دیدم اینچنین دچارم

خوش به حالم / بی خیالم

می رقصد چرخ جهان بر کام دلم، ای جانم

کاش اینجا زمان نبود

تا ابد این چرخ حسود

به مراد دل ما بود و که بود ...

♪♪♪

ساز عشق

وقتی ساز عشق آغاز ميشه

چشم من، باز میشه

میشم غرق تماشای تو

شور عشق، ساز میشه

***

دو تا کبوتر عاشقیم

از غما، فارغیم

به رسم عاشقا، صادقیم

بی دروغ، عاشقیم

***

اگه یک دنیا زیبا بیان

زیباهای همه دنیا بیان

چشمونم کسی رو نمیخوان

فقط تو رو میخواااان

***

ما که دونه های بارونیم

می باریم، می خونیم

تا بشیم یه دریا، می مونیم

می دونیم، می تونیم

***

اگه یک دنیا زیبا بیان

زیباهای همه دنیا بیان

چشمونم کسی رو نمیخوان

فقط تو رو میخواااان

***

ما که دونه های بارونیم

می باریم، میخونیم

تا بشیم یه دریا می مونیم

می دونیم، می تونیم

***

وقتی ساز عشق آغاز ميشه

چشم من، باز میشه

میشم غرق تماشای تو

شور عشق، ساز میشه

***

دو تا کبوتر عاشقیم

از غما، فارغیم

به رسم عاشقا صادقیم

بی دروغ، عاشقیم

میشه ساز عشق آغاز

چشم من، میشه باز

میشم غرق تماشا

شور عشق، میشه ساز

***

دو تا کبوتر عاشقیم

از غما، فارغیم

به رسم عاشقا صادقیم

بی دروغ، عاشقیم

بنگ بنگ!

من پنج سالم بود و اون شیش بود

با تفنگای چوبی، آتیش بود

یکی گرگ بود و اون یکی میش بود

همه زندگیش خودِ بازیش بود

بنگ بنگ! /اون اهل جنگ، بنگ بنگ! /من متن بی آهنگ/ دیوونه ای، دلتنگ/ اون قلبش مثه سنگ

***

چرخ دنیا بی درنگ بود

دل من پره عشق یه رنگ بود

پره خاطره های قشنگ بود

همون قصه اسب و تفنگ بود

بنگ بنگ!

اون اهل جنگ، بنگ بنگ!

من متن بی آهنگ

دیوونه ای دلتنگ

اون قلبش مثه سنگ

***

رفت و رفت، اون دوره ها

من موندم و شب گریه ها

***

پایین و بالا که دوغ بود

قصه ما هم دروغ بود

مث یه چارراه شلوغ بود

چراغ قرمز و هی بوق و بوق بود

بنگ بنگ

اون اهل جنگ، بنگ بنگ

من متن بی آهنگ

دیونه ای ای دلتنگ

اون قلبش مثه سنگ

می کشی آرام با آواز!

تا شنیدم آوازت را/طوفان شد در دلها

آمدم تا افتادم / در دام آن صدا

دیدمت هان، ای زیبا / رفت و آن دل به یغما

***

می دهی جان را، از آغاز

می شوی آنگه، دمساز

می کُشی آرام---با آواز

می کُشی آرام

با آواز

***

می خوانی ای عشق ای همراز

می کُشی آرام، با آواز

***

آنگاه آنجا، من بودم / با صدایت، آسودم

تو دیدی تاریکی را/ در شب وجودم

تابیدی ای خورشیدم/پیچیدی در تار و پودم

***

می دهی جان را، از آغاز

می شوی آنگه، دمساز

***

می کُشی آرام---با آواز

می کُشی آرام

با آواز

***

می خوانی ای عشق ای همراز

می کُشی آرام، با آواز

***

می نویسم "تنهایی"/ می نازی، می آیی

تا بگویم "زیبایی"/ تو ماه شبهایی

می کشم از نو دنیایی /تو خدای آنجایی

***

می دهی جان را، از آغاز

می شوی آنگه، دمساز

***

می کُشی آرام---با آواز

می کُشی آرام

با آواز

***

می خوانی ای عشق ای همراز

می کُشی آرام، با آواز

***

می کُشی آرام، با آواز

دیروزا ...

دیروزا، وقتی جوون بودم

روزای زندگی، جیک جیک مستون بود

فکر زمستون تو، ذهنای نادون بود

دنیا یه شعله بود، تو باد، لرزون بود

***

یه روزِ من با اون، صد سالِ دنیا بود

اون قصر رویاهام، تصویر فردا بود

قصری که قصه ی، شن بود و دریا بود

حالا من اونم که، یک عمر، تنها بود

***

دیروزا، وقتی جوون بودم

ترانه‌ها چه شاد، ترانه خون بودن

تمام تازه ها، تو راهمون بودن

سرهای مستمون، تو آسمون بودن

***

با باد می رفتم، دورِ غریبی بود

هرگز نپرسیدم، این زندگی چی بود؟

دنیای اون روزام، اجی و مجی بود

هرکی که هرچی بود، آخر که هیچی بود

***

دیروزااا، که ماه، آبی بود

دنیای ما پر از، قرصای نابی بود

کلش یه خاطره، یه عکس، تو قابی بود

روزای خواب‌آلود، شبا بی خوابی بود

***

تو بازی عشقم، دو نقش کهنه بود

من که همیشه شمع، یکی پروانه بود

بازی نمی کردم، خاموش شدم چه زود

حالا ببین منو؛ بر باد رفته، دود

***

آخر، فقط خودم، رو صحنه جا موندم

تا قصه رو بگم، ترانه ها خوندم

اشکای بی صدا، به یاد دیروزا، وقتی جوون بودم

***

دیروزا، وقتی جوون بودم

ترانه‌ها چه شاد، ترانه خون بودن

تمام تازه ها، تو راهمون بودن

سرهای مستمون، تو آسمون بودن

می رقصیم

"هرجا، هرشب

در گوشت

زمزمه می کنم

دوستت دارم "

***

امشب می رقصیم

با هم، به این غم ها، می خندیم

***

بی شک، بی ترسیم

رها حالا ما از هر بندیم

***

امشب بیا در جانم

ای ماه شب تابانم

با نام تو می خوانم

***

می رقصیم

ما که دو تا عاشقیم و اینجا در رقصیم

عاشقتم

دوستت دارم

می رقصیم

***

دلو به دریا زدیم و حالا سرمستیم

عاشقمی

دوستم داری

می رقصیم

***

امشب، این دنیا

شده تعبیر این خواب زیبا

سرمست از حالا

ما می بازیم با فکر فردا

***

آتش بزن فردا را

بشکن بیا تا رویا

دریاب حالا، حالا را

***

می رقصیم

ما که دو تا عاشقیم و اینجا در رقصیم

عاشقتم

دوستت دارم

می رقصیم

***

دلو به دریا زدیم و حالا سرمستیم

عاشقمی

دوستم داری

می رقصیم

***

اوووه

امشب این رقص

اووووه

فردا دیر است

اوووه

دریابیم این نفس

***

دوستت دارم

تا آخرش

***

عاشقم باش

اونم تا آخرش

***

می رقصیم

ما که دو تا عاشقیم و اینجا در رقصیم

عاشقتم

دوستت دارم

می رقصیم

***

دلو به دریا زدیم و حالا سرمستیم

عاشقمی

دوستم داری

می رقصیم

***

دوستت که دارمو

دوستم که داری و

بازم

دوست که دارمو

دوسم که داری و

بازم

آخر رنگین کمون!

آخر رنگین کمون

می دونیم ما همه مون

مثل آخر قصه هاس

غیر خدا هیشکی نموند

ولی قصه ی عشق مون

هرچی سخت باشه یا آسون

قصه ی آزادیه

هیچ کس نمی ره زندون

ته افسانه هامون

نموندن عاشقامون

نمونده راه رفتن

آخر جاده ها مون

فقط تو بگو بمون

با اون صدای لرزون

میریم تا ته عمر

تا آخر، تا پای جون

ته افسانه هامون

نموندن عاشقامون

نمونده راه رفتن

آخر جاده ها مون

فقط تو بگو بمون

با اون صدای لرزون

میریم تا ته عمر

تا آخر، تا پای جون

تا آخر، تا پای جون

سخن بگو!

با من ای عشق آرام از قلبت سخن بگو

تا برسازم من راهی به شهر آرزو

می آید باز

شوق پرواز

من حالا با چشمانت هستم به پرس و جو

آن دم ناب

آن ماه نو

در پیش عشق، آن گفتگو

با من ای عشق آرام از جانت سخن بگو

چون آوازی یا سازی، رازی چنان مگو

دل مست توست، در دست توست

با تو پیمان می بندم اکنون چو رو به رو

آن دم ناب

آن ماه نو

در پیش تو، آن گفتگو

با من ای عشق آرام از جانت سخن بگو

چون آوازی یا سازی، رازی چنان مگو

دل مست توست، در دست توست

با تو پیمان می بندم اکنون چو رو به رو

دشمن!

دریا، وقت طوفان

جستن، دیدن؟

تنها دشمن اما اینجا در من

هفت خان، غول پنهان

باختن، بردن؟

تنها دشمن اما اینجا در من

در جنگی با شیطان

کشتن، مردن؟

تنها دشمن اما اینجا در من

بر تیغی سر برّان

با سر، رفتن

تنها دشمن اما اینجا در من

شاهی می آید هان

شاهان، بی تن

تنها دشمن اما اینجا در من

چون خطی بی پایان

گشتن، زادن

تنها دشمن اما اینجا در من

بگذار تا بخواند ...

میزی کوچیک، کمی نور

جایی خلوت، بی عبور

بغضی سنگین، هر زمان

اشکی پنهان، بی امان

شعری غمگین در غروب

قلبی چنین پر آشوب

می خواند، او آوازی آشنا

می رقصد در خیالم خاطره ها

او شاید، پاگذارد باز هم اینجا

چون باران، در صحرا

در بزم گل ها

او چون آید، روزی شاید

تا بماند

بگذار تا بخواند

آواز دلها

هرکه آید، می رود

یادش اما می ماند

دل که تنها می شود

ماجرا را می داند ...

می خواند، او آوازی آشنا

می رقصد در خیالم خاطره ها

او شاید، پاگذارد باز هم اینجا

چون باران، در صحرا

در بزم گل ها

او چون آید، روزی شاید

تا بماند

بگذار تا بخواند

آواز دلها

سکوت وحشی

آن سکوت وحشی، آن لحظه ها

دیدم در نگاهت، موج غم ها

آه اگر می جستم، واژه ها را

می ماندی تو، حالا با نغمه ها ...

کافه ی قدیمی، آن قهوه ها

آن غروب غمگین، آن گریه ها

او بود و تو بودی، من بی صدا

او رفت و تو رفتی، با نغمه ها ...

تاریکی ماند و من، ماندم در بغض و آه

من پلنگ زخمی، او چون قرص ماه

حسرت شد سهم من، و آه پشت آه

صیادی در کمین، بود و من اینچنین، مانده در راه

نیامد بر زبان، راز جان ها

شکستم ناگهان، در طوفان ها

تا ابد در زندان، با هجران ها

تو حالا مال او، با نغمه ها ...

می رود دل با جان، با نغمه ها .

دیوانه می شوم!

نگاهم می کنی من مستانه می روم

دیوانه، آی دیوانه دیوانه، می شوم

مجنون شهرم با غمت، شدم افسانه ای

تو در دل نهانی، ندانی ندانی، تو لیلای جانی، چرا بی نشانی؟!

رسوای دنیا می شوم، مستانه می روم

مجنون شهرم با غمت، شدم افسانه ای

تو در دل نهانی، ندانی ندانی، تو لیلای جانی، چرا بی نشانی؟!

رسوای دنیا می شوم، مستانه می روم

دیوانه آی دیوانه، دیوانه می شوم

زخمی زدی تو به قلبم

خزانی شوم ناگهانی ... ، پیمانه می زنم

مرهم شدی تو به زخمم

جهانی شوم آنچنانی ...، شادانه می روم

جانان تویی تو، عشق من از تو

حیران منم من، گرد رخ تو

روانی، روانی، روانی، پروانه می شوم

مجنون شهرم با غمت، شدم افسانه ای

رسوای دنیا می شوم، مستانه می روم

دیوانه آی دیوانه، دیوانه می شوم

مجنون شهرم با غمت، شدم افسانه ای

تو در دل نهانی، ندانی ندانی، تو لیلای جانی، چرا بی نشانی؟!

رسوای دنیا می شوم، مستانه می روم

دیوانه آی دیوانه، دیوانه می شوم

قلب بی وطن

جهان من، پره از جاده

پر از خیالای بر باده

کجا میرم؟ تو که می دونی

قرار داری با من ساده

همونجایی که تو می دونی

داری میری و می پیچونی

یه مهر تو پاس

یه بلیط رفت

داری میری، میری بمونی

یه قلب بی وطن

کجا بودی؟

کجاها می ری؟

نمیای نیستی

بی هوا می ری؟

چشمات میگن

رفتی اونوری

ولی تو قول دادی

بدون من نری!

حالا که داری، میری از خونه

عکس چشماتو، بذار بمونه

واسه قلبی که حالا ویرونه

آخ چه داغونه!

خودت که خیلی خوب می دونی

داری میری و نمی مونی

یه جای دور، یه شب نمور

پیامایی که نمی خونی

کجا بودی؟

کجاها می ری؟

نمیای نیستی

بی هوا می ری؟

چشمات میگن

رفتی اونوری

ولی تو قول دادی

بدون من نری!

بیا بریم حالا

توی اون کافه

آخ! کاش می شد بریم

توی اون کافه

کجا هستی؟

اونجا نشستی

موهاتو بستی

منو شکستی

چشمات حالا

کیو می بینه؟

دل من این روزا

خیلی غمگینه

مثل قدیما

عصرای جمعه

می شینم اینجا

پای پنجره

نیستی ببینی

مثل همیشه

عطر تو اینجا

داره می پیچه

جای تو خالی

باز همون کافه

چشمای بسته

یه تن خسته

می میرم برات

ته این قصه

می میرم برات

ته این قصه

دو پرنده در راه ...

شب ها توی ماه، می تابد رویت

می گردم و من، در پی بویت

دیوانگی ام، بر سر کویت بود

آن روی چو ماه، می خواند ما را

لبخند تو آه، می رقصد اینجا

این چشم سیاه، عشق من خواهد بود

آن شب توی راه دو تا پرنده بودیم کیشِ یه نگاه، ماتِ یه خنده بودیم گفتی تو سلام بردی تو غمام

عشق آمد در دلهامان

شعری بر لبها مهمان

از آن دم ناز، ما شدیم همساز، عاشق و شیدا، همدل و همراز، پروازی کردیم تا انتهای آواز

عشق آمد در دلهامان

شعری بر لبها مهمان

از آن شب ناز، ما شدیم همساز، عاشق و شیدا، همدل و همراز، پروازی کردیم تا انتهای آواز

جانِ جهان

تو شکوه عشق و امیدی

در دلم تو همچون خورشیدی

ایران ای سرای عاشقانم

خاک تو، مهر جاویدانم

ایرانم همه جان و جهانم

می دهم در راه تو جانم

تو طلوع صبح سپیدی

در شب بی فردا تابیدی

می سازم به برت آشیانم

تو شدی خورشید تابانم

ایرانم همه جان و جهانم

می دهم در راه تو جانم

تو همای بخت مرادی

تو به عشق بر دل ها جان دادی

می خوانم تا همیشه دنیا

بهر تو آواز آزادی

ایرانم همه جان و جهانم

می دهم در راه تو جانم

سربلند، همچون دماوندی

مظهر مهر خداوندی

می دانم ز غم روزگاران

با دل پر آتش میخندی

ایرانم همه جان و جهانم

می دهم در راه تو جانم

تو شکوه عشق و امیدی

در دلم تو همچون خورشیدی

ایران ای سرای عاشقانم

خاک تو، مهر جاویدانم

ایرانم همه جان و جهانم

می دهم در راه تو جانم

با تو می زنم صدا

گفته بودی لیموزینّو نمیخّوای

از هتلّا بهترینّو نمیخّوای

نوکرای نقطه چینّو، نمیخّوای جون بابا باب باب بابا

تو خونه تو نوشاتلّو نخواسّی

برلیانای شنلّو نخواسّی

برج خوشگل ایفلّو نخواسّی جون بابا باباب بابا

تو عشق و حال خوبو خواسّه بودی

کنار خیابون نشسته بودی

نگات صدات پر از گله ها باب باباب باب باب بابا

تو از چاخان و لاف خسّه بودی

تو بار سفر رو بسته بودی

به سر زمین تجربه هاااا

من حالا تو شعر تو نشستم

حالا می خورم غذا با دستم

خنده هام بلنده انگار که مستم

با تو می زنم صدا آهاهاای

از دورنگیا جدا هاهاهااای

من خوشم به اون خدا، خوشم واااای

من عشق و حال خوبو خیلی میخوام

باهات تا آخر دنیا میام

تا عشق تا مرگ میام تا خدااا

باب باباب باب باب بابا

من از سیاه بازی خسّه شدم

از اینهمه درد شکسته شدم

باهات میام تا خاطره ها

تو عشق و حال خوبو خواسّه بودی

کنار خیابون نشسته بودی

نگات صدات پر از گله ها باب باباب باب باب بابا

تو از چاخان و لاف خسّه بودی

تو بار سفر رو بسته بودی

به سر زمین تجربه هاااا

من عشق و حال خوبو خیلی میخوام

باهات تا آخر دنیا میام

تا عشق تا مرگ میام تا خدااا

باب باباب باب باب بابا

من از سیاه بازی خسّه شدم

از اینهمه درد شکسته شدم

باهات میام تا خاطره هااا

ببر منو ...

عشق من، خوب می دونی

تا ابد، تو قلبم، می مونی

عشق من، خوب می دونی

تا ابد، تو قلبم، می مونی

ترکم نکن، تنهام نذار

ای چشم من بارون ببار

ببر منو، اینجا نذاااار

حالا نرو، تنهام نذار

ای چشم من بارون ببار

ببر منو، اینجا نذاااار

بی تو نفس، کم میارم

اینجا دووم نمیارم

میرم از این شهر و دیار

من عاشق روی توام

تو حسرت بوی تو ام

ببر منو، اینجا نذاار

بی تو نفس، کم میارم

دیگه دووم نمیارم

میرم از این شهر و دیار

من عاشق روی توام

تو حسرت بوی تو ام

ببر منو، اینجا نذاار

کاش می شد بیای دوباره

عشقت زندگی میاره

ترکم نکن، تنهام نذار

ای چشم من بارون ببار

ببر منو، اینجا نذاااار

حالا نرو، تنهام نذار

ای چشم من بارون ببار

ببر منو، اینجا نذاااار

بی تو نفس، کم میارم

اینجا دووم نمیارم

میرم از این شهر و دیار

من عاشق روی توام

تو حسرت بوی تو ام

ببر منو، اینجا نذاار

بی تو نفس، کم میارم

دیگه دووم نمیارم

میرم از این شهر و دیار آااای

من عاشق روی توام

تو حسرت بوی تو ام

ببر منو، اینجا نذاار

برقصون منو ...

برقصون منو- تا چشمای زیبا- اون دریای عشق

برقصون منو- تا دل آروم شه تو شب‌های عشق

رویای خوش من با توست، تا فردای عشق

برقصون منو تا آخر پای عشق، برقصون منو تا آخر پای عشق

امشب بذار ببینم من، اون ماهِ روتو

امشب بذار بخونم از این قصه با تو

با تو بشم دیوونه، بی پروای عشق

برقصون منو تا آخر پای عشق، برقصون منو تا آخر پای عشق

برقصون منو تا بالای ابرا، قلبم مال تو

برقصون منو تا اون سر دنیا، هستم پای تو

حالا که ما رسیدیم، تا غوغای عشق

برقصون منو تا آخر پای عشق، برقصون منو تا آخر پای عشق

برقصون منو تا پرسه ها، گشت و گذارا

برقصون منو تا خنده ها، قول و قرارا

سازی بزن برامون، تو رویای عشق

برقصون منو تا آخر پای عشق

برقصون منو- تا چشمای زیبا- اون دریای عشق

برقصون منو- تا دل آروم شه تو شب‌های عشق

قلب منو بلرزون؛ با نجوای عشق

برقصون منو تا آخر پای عشق، برقصون منو تا آخر پای عشق، برقصون منو تا آخر پای عشق

بموت برام

بمون تو برام

بدون حتی اگه دوری، تو هستی هوام

تویی نفسام

بمون تا ناز چشمات، جون بده به نگام

بمون تا که عشق بشه خون تو تموم رگام

تو اون ستاره کمیابی

بمون تا شبای مهتابی

من اون پرنده بی تابم

که با خیال تو میخوابم

بمون تو برام

همه عمرم همه روحم، تویی تو حبیب، تویی تو حبیب

تو بردی قلب ما رو باز یه جور غریب

شدی از دار دنیا، بهترینِ نصیب

تو اون ستاره کمیابی

بمون تا شبای مهتابی

من اون پرنده بی تابم

که با خیال تو میخوابم

سلام ای عشق

سلام ای عشق

سرده خیلی، سرد و بی روح

من خیلی تنهام، ابر چشمام پره بارون

قصه این بود

بچگی ها کردیم

حالا می گردم پی تو

یا یکی باز شبیه تو

گفتیم بای بای

با یه خنده روی لبها

تو خیلی تنها

با کلی غم توی چشما

قصه این بود

فرصتا رو کشتیم

حالا می گردی پی من

یا یکی باز شبیه من

سلام ای عشق

تلخه دنیا، تلخ و شیرین

ما خیلی تنها، در میان قصه ای دیرین

قصه این بود

زندگی ها کردیم

حالا می گردیم پر غم

هردو تنها، در پی هم

مستم با تو

جانا چه دوری! آه از صبوری!

با تو نتوان گفتن ای جان، قصه دوری

آیم به سویت،

شعری ز رویت، گویم و دل می رود با، بوی گیسویت

بازآ تو ای جان، ای جان جانان

بی تو اینجا، زار و شیدا، مانده بی سامان

غیر تو ای جان! غیر تو ای جان!

هرگزم یاری نباشد ، یار خماری نباشد

تو بهاری، بیقراری، جان ای جاااان

اول با تو، آخر با تو!

جانا چه دوری! آه از صبوری!

پیش عشقم، در بهشتم، در سر چه شوری

قلب من حالا

می لرزد اینجا

در خیالم، با تو خوانم، قصه فردا

بازآ تو ای جان، ای جان جانان

بی تو اینجا، زار و شیدا، مانده بی سامان

غیر تو ای جان! غیر تو ای جان!

هرگزم یاری نباشد ، یار خماری نباشد

تو بهاری، بیقراری، جان ای جاااان

اول با تو، آخر با تو!

غیر تو ای جان! غیر تو ای جان!

غیر تو، زیبای من هیچم نشد درمان

بازآ تو ای جان، ای جان جانان!

بی تو اینجا، زار و شیدا، مانده بی سامان

غیر تو ای جان! غیر تو ای جان!

هرگزم یاری نباشد ، یار خماری نباشد

در خیالم، با تو خوانم، جان ای جاااان

اول با تو، آخر با تو

هستم با تو، مستم با تو